چند روز پیش همکاری دفترچه قیمت انجمن عکاسان تبلیغاتی، صنعتی و معماری ایران را برای بررسی به دستم رساند. بر آن شدم به جای این که نظر کارشناسی خودم را به این دوست به صورت خصوصی بیان کنم، نقدی نوشته و در اینجا به صورت عمومی منتشر کنم تا همگان بتوانند از آن استفاده کنند. لازم به ذکر است هنوز وضعیت قانونی انجمن بعد از رای دیوان عدالت اداری مشخص نیست یا اگر مشخص شده هنوز اطلاعرسانی رسمی انجام نشده است.
در ابتدای دفترچه قیمت انجمن و بعد از مقدمه ما با این عنوان روبرو هستیم: تعرفه نهایی تعیین شده در این بخش توضیح داده میشود که کارگروهی برای قیمتگذاری در سال ۱۴۰۰ در انجمن شکل گرفته و مبنای قیمت اعلامی در این دفترچه از تحقیقات این کارگروه برآمده است. البته شیوهی محاسبات و نتایج تحقیقات در این دفترچه منتشر نشده و خواننده را به نشریهی داخلی انجمن (شماره ۱) ارجاع میدهد. اما با مراجعه به آن نشریه هم مقالهای به قلم کارگروه وجود ندارد بلکه یک مقاله به قلم آقای مجید پناهیجو با جدول هزینه و سرمایهگذاری و تحلیلی بعد از آن که بعدا در این دفترچه هم آمده وجود دارد که پر از ایراد فنی و علمی است.
نکته جالب این است که هیچ کجا اسمی از اعضای این کارگروه نیست تا ما بدانیم چه افرادی و با چه سابقه کاری و دانش اقتصادی، بازاریابی و قیمتگذاری در این کارگروه حضور داشتهاند و این دفترچه قیمت و جداول آن را تدوین کردهاند. اما این جدول پر از اشکال و تحلیل غلطی که بعد از آن آمده است، متاسفانه مبنای کل محاسبات این دفترچه قرار گرفته و باعث محاسبه اعداد عجیبی چون هر پروژه ۱۶ میلیون تومان یا روزی ۵.۵ میلیون تومان دستمزد در دفترچه قیمت شده که به نظر میآید بیشتر باعث سرخورده شدن عکاسان جوان میشود تا روشن کردن و اطلاع رسانی به آنان. البته نگارنده امیدوار است که ناآگاهی باعث تدوین این جدول و تحلیل آن شده باشد که همین ناآگاهی هم محل ایراد است!!
اما این جدول چه ایراداتی دارد؟ اولین ایراد این است که مشخص نیست این جدول برای چه کاری تولید شده؟ اگر جدول سرمایهگذاری اولیه است چرا هزینه استهلاک سال اول در جدول آورده شده و در مجموع میزان سرمایهگذاری جمع شده است؟ اگر قرار است به یک عکاس تازه کار نشان دهیم که چه مبلغی باید سرمایهگذاری کند چرا باید هزینه استهلاک را در سرمایهگذاری بیاوریم؟ و جالبتر این که هزینههای جاری هم در آخر جدول سرمایهگذاری آورده شده و برخی از آنها هم برای سرمایهگذاری جمع شده است و در نهایت به عدد ۶۰۵ میلیون تومان رسیده است. بماند که برخی از موارد آن به شدت محل ایراد است.
در صورتی که اگر بخواهید عدد درست سرمایهگذاری با توجه به همان جدول و زمان تولیدش را بدست آورید به عدد ۴۰۰ میلیون تومان برای سرمایهگذاری اولیه و ۱۵۰ میلیون تومان برای رهن استودیو (اگر نیاز به استودیو دارید) میرسید. اما توجه داشته باشید سرمایهگذاری اولیه در محاسبات هزینه نباید حساب شود. بلکه هزینههای سربار و جاری باید محاسبه شوند. این بزرگترین ایرادی است که این دفترچه دارد. هزینههای سربار همان هزینههای استهلاک و هزینهروزمره استودیو و هزینههای جاری، هزینه اجرای هر پروژه هستند. در این دفترچه هزینههای جاری تقریبا دیده نشده و هزینهی سربار را هزینه جاری در نظر گرفتهاند.
اما هزینهی درست (با توجه به همان جدول) چقدر است؟ با توجه به همان جدول هزینهی درست عدد ۵.۱ میلیون هزینه به علاوه ۱۵ میلیون اجاره برای استودیو (اگر استودیو بخواهید) است. یعنی در هر ماه بین ۵ تا ۲۰ میلیون تومان هزینه خواهید داشت.
در مقالهای که در مجله به تحریر در آمده، نوشته شده که توقع هر عکاس جوان ۱۶ میلیون تومان سود است. آیا توقع این عدد برای یک عکاس تازهکار (به زعم مقاله) درست است؟ متوسط سود عکاسان با تجربه در ماه چقدر است؟ این از آن مواردی است که یک تحقیق را از راه علم جدا و به وادی آرزوها وارد می کند.
بنابراین و با توجه به تجزیه و تحلیل کارگروه قیمتگذاری، عکاسان باید بدانند ممکن است به طور متوسط بین ۵ تا ۲۰ میلیون در ماه هزینه داشته باشند و این عدد را باید با سود معقول مد نظر خودشان جمع بزنند و بر تعداد روزهای کاری خودشان تقسیم کنند.
”محاسبهی سود بانکی برای بدست آوردن حداقل سود است ولاغیر!
بحث محاسبه سود بانکی و اضافه کردن آن به هزینهها هم جالبترین بخش بود. شما به عنوان یک سرمایه گذار یا پولتان را در بانک میگذارید و یا سرمایه گذاری میکنید که اشتغال داشته باشید. نمیشود هم سود بانکی داشته باشید و هم سود از کار!!
اما اگر بخواهیم کمی واقع بینانه به قضیه نگاه کنیم و با توجه به اطلاعات همان جدول بخواهیم محاسبات را انجام دهیم، محاسبات ما باید بدین صورت باشد: – خرج ماهانه بین ۵ تا ۲۰ میلیون در ماه – حداقل سود را برابر با سود بانکی در نظر بگیریم که برای ۴۰۰ میلیون تومان ماهی ۶ میلیون تومان و برای ۵۵۰ میلیون تومان ماهی ۸ میلیون و ۲۵۰ هزار تومان میشود. پس فردی که ۵۵۰ میلیون سرمایه گذاشته حداقل باید در ماه ۲۸ میلیون و ۲۵۰ هزار تومان درآمد داشته باشد. که اگر همان هفت و نیم روز مد نظر انجمن را هم در نظر بگیریم میشود روزی ۳ میلیون و ۷۶۷ هزار تومان و نه ۵.۵ میلیون تومان که همین عدد هم جای بحث خواهد داشت.
یک نکته دیگر این دفترچه تعداد روز کاری در هرماه است که هفت و نیم روز محاسبه و بر اساس آن گفته شده باید روزی ۵.۵ میلیون از کارفرما پول گرفت. جدا از این که نشان دادیم این مبلغ غلط است، این سوال پیش میآید که اگر برفرض یک عکاس ۲۰ روز در ماه کار کرد، آیا میتواند روزی ۲ میلیون تومان از کارفرما بگیرد؟ آیا بر اساس دفترچه گفته نمیشود که این عکاس زیرفروشی میکند؟ اگر هزینه تولیدش کمتر هم باشد که وای به حال آن عکاس ارزان فروش!!
متاسفانه این دفترچه قیمت بیشتر آمال و آرزوهای نویسندگان خودش را مطرح کرده تا واقعیت روز جامعه عکاسی
پینوشت: برای مطالعهی شیوههای درست قیمتگذاری در عکاسی میتوانید کتاب راهنمای قیمتگذاری در عکاسی را تهیه بفرمایید.